کاربرد روانشناسی در بازاریابی

کاربرد روانشناسی در بازاریابی

6 راه برای موفقیت در بازاریابی با کمک روانشناسی

به نظر شما دلیل اصلی موفقیت بازاریابی چیست؟ بسیاری از افراد عقیده دارند که عنصر اصلی یک استراتژی بازاریابی موفق، درک مخاطب است. این کاملاً درست است. اما وقتی در مورد مخاطب خود تحقیق می‌کنید، با اطلاعاتی که به دست آورده‌اید چه کاری انجام می‌دهید؟ بازاریابی موفق در اصل به درک ذهن مخاطب و استفاده از روانشناسی نیاز دارد تا آنها را متقاعد کنید کاری را انجام دهند که مطلوب شما است. بازاریابان باهوش از روانشناسی به شیوه استراتژیک استفاده می‌کنند تا مشتریان را جذب کنند و آنها را علاقمند نگه دارند. اگر شما نیز بتوانید این راهکارهای روانشناختی را به درستی به کار گیرید، می‌توانید مشتریان بیشتری را به برند خود جذب کنید.

 

اجرای ایده های پولساز شما

 

احساسات و عواطف مشتریان را دریابید

تنها راه برای موفق شدن در بازاریابی این است که ذهن و قلب مخاطب هدف را مجذوب خود کنید. جذب کردن ذهن آنها بخش راحت کار است چون شما به طور منطقی بیان می‌کنید که چرا کالا یا خدمات شما برای آنها مفید هستند. اما برای اینکه به موفقیت واقعی در بازاریابی برسید، باید به قلب و احساس آنها راه پیدا کنید. به همین دلیل باید به جای تمرکز بر امکانات محصول، به مزایای آن بپردازید. وقتی با مشتریان خود صحبت می‌کنید، بسیار مهم است که با آنها رابطه حسی برقرارکرده و یک واکنش احساسی مثبت مانند خوشحالی، هیجان یا انگیزه را به آنها القا کنید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که با یک برند رابطه حسی برقرار می‌کنند 8 برابر بیشتر به برند اعتماد می‌کنند و 7 برابر بیشتر احتمال دارد که خرید خود را تکرار کنند.

 

کاربرد روانشناسی در بازاریابی

 

با مشتریان رابطه دوستانه برقرار کنید

در راستای بحث احساسات مشتری، برند شما به همان اندازه که محصولات خوب ارائه می‌دهد، باید دوست داشتنی نیز به نظر برسد. اعتماد مشتریان به شرکتهای بزرگ روز به روز کمتر می‌شود. جلب اعتماد آنها و ایجاد یک وجهه دوستانه برای برند نقش حیاتی در افزایش وفاداری مشتریان دارد. صداقت و درستی می‌تواند تأثیر زیادی در جلب اعتماد مشتریان داشته باشد. تشویق ارتباط دوطرفه نیز بسیار مهم است. شما نباید مخاطبان را با پیام‌های بازاریابی مکرر خسته کنید. بلکه باید به حرف آنها نیز گوش دهید و بر اساس آن عمل نمایید.

از ابزارهای اجتماعی استفاده کنید

انسان موجودی اجتماعی است و تحت تأثیر جمع قرار می‌گیرد. شما ممکن است فکر کنید که بسیار منحصر به فرد هستید اما حقیقت این است که نمی‌توان خود را کامل از بقیه جدا کرد و کارهای اطرافیان را نادیده گرفت. همچنین همرنگ جماعت شدن راحتتر است و حس بهتری به شما می‌دهد. چگونه می‌توانید از این ویژگی انسانها استفاده کنید؟ از تأیید اجتماعی استفاده کنید. رسانه‌های اجتماعی باعث شده‌اند که عادات و ترجیحات اطرافیان ما در فضای آنلاین قابل مشاهده باشد. بازاریابان می‌توانند از این ویژگی به نفع خود استفاده کنند. یک مثال ساده از تأیید اجتماعی این است که اینفلوئنسرها فالوئر غیر واقعی خریداری می‌کنند تا تعداد فالوئرهای خود را به صورت مصنوعی افزایش دهند. این کار نه تنها باعث می‌شود که برندهای بیشتری آنها را انتخاب کنند تا برایشان تبلیغ کنند، بلکه بقیه مخاطبان نیز تمایل پیدا می‌کنند که آنها را دنبال کنند. اگر ببینید کسی دهها هزار فالوئر دارد، شما نیز ترغیب می‌شوید که او را دنبال کنید. برای استفاده از تأیید اجتماعی در بازاریابی، باید به اشتراک گذاری محتوای خود را آسان کنید و تعداد لایک ها و به اشتراک گذاری‌های آن را نمایش دهید. از کاربران بخواهید برای شما محتوا تولید کنند یا نظر و تستیمونیال ارائه دهند. می‌توانید از بازاریابی اینفلوئنسری نیز استفاده کنید اما باید با افرادی کار کنید که ارزش‌های برند شما را انعکاس می‌دهند.

 

کاربرد روانشناسی در بازاریابی

 

بر خاص بودن برند خود تاکید کنید

بسیاری از افراد دوست دارند که بخشی از یک گروه خاص باشند. به همین دلیل است که کارتهای اعتباری درجه پلاتینی بسیار محبوب هستند. بسیاری از مردم آنها را علامت موفقیت می‌دانند. نشانی از جایگاه اجتماعی که آنها را در جایگاهی بالاتر از دیگران قرار می‌دهد. حتی اگر مزایای آن کارت اعتباری از کارتهای عادی کمتر باشد. به جای اینکه برند خود را برای همه مشتریان بازاریابی کنید، یک بازار هدف را شناسایی کنید و به راههایی فکر کنید که به آنها حس خاص بودن بدهد.

حس کمیاب بودن را القا کنید

یک مفهوم دیگر که به خاص بودن مرتبط می‌شود کمیاب بودن است. اگر شما بتوانید در بازاریابی خود این حس رابه مشتری القا کنید که برند شما کمیاب است می‌توانید آنها را جذب کنید. این استراتژی آنقدر از جانب بازاریابان و صاحبان کسب‌وکار استفاده شده است که کمی کارایی خود را از دست داده است. همه ما با پیامهایی از این دست مواجه شده‌ایم که می‌گوید: "همین امروز خرید کنید، تخفیفات فردا تمام می‌شوند." در نتیجه مشتریان تا حدودی این موارد را نادیده می‌گیرند. کلید موفقیت در این تاکتیک بازاریابی این است که به مشتریان خود احترام بگذارید و حس کمیابی غیرواقعی به آنها القا نکنید. اگر خدمات خود را به تعداد خاصی از افراد ارائه می‌دهید، پس از رسیدن به آن تعداد، کار را متوقف کنید و آن را ادامه ندهید. تخفیفات زیاد و مکرر قرار ندهید چون اگر مشتریان بدانند که می‌توانند در هر زمانی به این تخفیفات دسترسی داشته باشند، قدرت این تخفیفات کم می‌شود.

 

کاربرد روانشناسی در بازاریابی

 

از قدرت داستان گویی استفاده کنید

ما انسانها به طور ژنتیکی به قصه علاقه داریم. قصه‌ها از نسلهای دیگر به ما منتقل شده و از کودکی با آنها بزرگ شده‌ایم. استفاده از یک داستان جذاب برای رساندن پیام خود به مخاطب بسیار مؤثرتر از بیان مستقیم آن پیام است. شما با داستان گویی کاری می کنیدکه پیام در ذهن مخاطب نقش ببندد و به آسانی فراموش نشود. داستان‌ها همچنین احساسات ما را نیز جذب می‌کنند (مورد شماره 1) و می‌توانند به ما این حس را بدهند که گویی از محصول استفاده کرده‌ایم. به عنوان مثال آژانس‌های معاملات ملکی برای اینکه مشتری را ترغیب به خرید یک خانه کنند، به جای اینکه لیستی از امکانات خانه ارائه دهند تصویری برای او ترسیم می‌کنند از اینکه پس از یک روز طولانی و خسته‌کننده به خانه می‌آیند و در این خانه راحت به استراحت می‌پردازند. وقتی این توصیفات را می‌خوانید، خود را در آن خانه تجسم می‌کنید و اگر با آن ارتباط برقرار کردید، بخش سخت فروش خانه برای فروشنده انجام شده است. اما داستانی که تعریف می‌کنید باید این ویژگی‌ها را داشته باشد:

  • اعتماد به گوینده: احساسات ما به گوینده داستان، بر واکنش ما به داستان اثر می‌گذارد.
  • خط داستانی جذاب: قصه‌ها به یک خط داستانی احساسی و هیجانی نیاز دارند. زندگی واقعی بالا و پایین زیاد دارد. بنابراین شنوندگان داستانی که هیجان دارد بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کنند.
  • ارتباط پذیری: هرچه مخاطب بیشتر با داستان هم ذات پنداری کند، بیشتر می‌تواند آنها را قانع کرد.
  • سادگی: داستان‌های ساده قوی‌تر هستند. هر چیزی که به خط داستانی شما کمک نمی‌کند را حذف کنید.
  • آشنایی: هرچه یک داستان برای شنونده آشناتر باشد، قدرت آن نیز بیشتر می‌شود. داستان‌هایی که ناآشنا هستند شاید نتوانند سریعاً اعتماد شنونده را جلب کنند.

 

تجربه طراحی سایت

 

بنابراین با استفاده از این نکات روانشناختی در بازاریابی محتوا، کاری کنید که مطالب شما برای مشتری جذاب شود و با استفاده از این جذابیت کاربران را به سمت خود جذب نمایید. فراموش نکنید که عنصر اصلی تمامی این تاکتیک‌ها صداقت و روراستی است. بنابراین، به جای اینکه با ارائه ویژگی‌های غیرواقعی، مشتری را به هر قیمتی به برند خود جذب کنید، به دنبال راههایی باشید که بتوانید حقیقتاً مشتری را به سمت خود جذب کنید و وفاداری را در او افزایش دهید.